loading...
سوزیانا|وب سایت سوزیانا
نیما ترکستانی بازدید : 156 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)
عشق یعنی این

دختر کوچولو و پدرش از روی پلی می گذشتند. پدر از ارتفاع می ترسید، از این رو به دخترش گفت: عزیزم! لطفا دست من را بگیر تا در رودخونه نیفتی.دختر ک گفت:نه بابا، تو دستِ منو بگیر.پدر که گیــج شده بود با تعــجب پـرسید:چــه فــرقـی می کند؟دخترک جواب داد:اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی برایم بیفتد، امکانش هست که من دستت را ول کنم. اما اگه تو دست من را بگیری، من، با اطمینان، می دانم هر اتفاقی هم که بیفتد، هیچ وقت دست من را ول نمی کنی.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان عزیز خوش اومدید لطفا نظر بدید و در انجمن ایده های قشنگ خودتونو در مورد وب و هم چنین مطالب پیشنهادی که دوس دارین براتون قرار بدم رو بنویسید با تشکر ☺نیما ترکستانی☻
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما سايت ما درچه سطحي است
    تماس با ما

    تبلیغات
    آمار سایت
  • کل مطالب : 316
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 114
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 239
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 263
  • بازدید ماه : 360
  • بازدید سال : 3,162
  • بازدید کلی : 227,489
  • افتخارات وب
    logo-samandehi