عشق را فراموش نکن
همیشه با همسرم مشکل داشتم، اما نمیدانستم ریشه این مشکلات در کجاست. ازمحل کار به خانه آمدم و دیدم که همسرم تفنگی را بر روی شقیقه خود گذاشته است.
او قصد خودکشی داشت. نمیدانم چه شد، مقابلش ایستادم و گفتم: قسم میخورم اگر خود را بکشی، من هم خود را خواهم کشت.
اشک در چشمانش نقش بست، تفنگ را به زمین انداخت و در آغوشم گریست.