loading...
سوزیانا|وب سایت سوزیانا
نیما ترکستانی بازدید : 153 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)
خوبی، خوب است

پایم تازه شکسته بود. صبح زود به مدرسه رفتم و در حالی که تلاش می‌کردم لنگان لنگان پله‌ها را بالا بروم یکی از همکلاسی‌‌های معلولم که سال‌ها بر روی صندلی چرخدار نشسته بود و من او را نمی‌دیدم، نزد من آمد و گفت: کیفت را به من بده، این‌طور راحت‌تر می‌توانی حرکت کنی. بسیار تعجب کرده بودم. او مرا تا در کلاس همراهی کرد و گفت: امیدوارم هرچه زودتر خوب شوی! اشک در چشمانم جمع شد و با خود گفتم: او هیچوقت خوب نمی‌شود، اما آرزوی بهبودی پای شکسته مرا دارد.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان عزیز خوش اومدید لطفا نظر بدید و در انجمن ایده های قشنگ خودتونو در مورد وب و هم چنین مطالب پیشنهادی که دوس دارین براتون قرار بدم رو بنویسید با تشکر ☺نیما ترکستانی☻
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما سايت ما درچه سطحي است
    تماس با ما

    تبلیغات
    آمار سایت
  • کل مطالب : 316
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 113
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 231
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 255
  • بازدید ماه : 352
  • بازدید سال : 3,154
  • بازدید کلی : 227,481
  • افتخارات وب
    logo-samandehi