>

درحال بارگذاری ....
به انجمن تخصصی هایپر تمپ خوش آمدید.شما در این انجمن میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید...!-انجمن هایپر تمپ! وارد یا عضو شوید
پنل کاربری
نام کاربري :

پسورد :

عضويت | فراموشي رمز عبور
nima
آفلاین



ارسال‌ها :5
عضويت: 26 /9 /1392
محل زندگي:شوشتر-اهواز
سن:15
پاسخ 1 :
داستان کوتاه شماره 1

دوست

روز اول کاری به شرکت رفتم. همه در حال صبحانه خوردن بودند که مردی خوشرو نزد من آمد واولین روز

مشغول به کار شدنم را تبریک گفت. از او خوشم آمد و پیشنهاد دادم که ناهار را هم با هم بخوریم. وقت ناهار

شد، اما او نیامد. یکی از دوستانش را دیدم که می‌گفت: این مرد پس از صرف صبحانهبرای کاری به بیرون از

شرکت رفته و در تصادفی جان باخته است.دوستش ادامه داد، در آخرین تماس او به من گفت:

با دوستی تازه‌وارد قرار دارم و باید هرچه زودتر به شرکت بازگردم!

نـیــــــــــــمــــــا ترکــــــــــــــــــــســــــــتانـــــــــــــــے